شهاب شهسواری| پس از هفته‌ها كشمكش سیاسی در اسلام‌آباد، عاقبت بامداد یكشنبه پارلمان پاكستان در رای‌گیری طرح عدم كفایت سیاسی نخست‌وزیر، ۱۷۴ نماینده پارلمان رای به بركناری عمران‌خان از مقام نخست‌وزیری دادند. رای‌گیری برای بركناری عمران‌خان در حالی انجام شد كه هواداران او مجلس را ترك كرده ‌بودند، اما مخالفان با ۲ رای بیشتر از حدنصاب لازم برای عزل نخست‌وزیر با ۱۷۴ رای از ۳۴۲ رای ممكن، عمران‌خان را از كار بركنار كردند. عمران‌خان نخستین نخست‌وزیر پاكستان است كه با رای عدم اعتماد پارلمان از كار بركنار می‌شود، هر چند در تاریخ پر از كودتا و كشمكش‌های سیاسی پاكستان تاكنون هیچ نخست‌وزیر غیرنظامی یك دوره كامل در قدرت نمانده است. به گفته ایاز صدیق، رییس پارلمان، امروز رای‌گیری برای تعیین نخست‌وزیر جدید پاكستان برگزار خواهد شد. در حالی كه عمران‌خان از حامیانش خواسته علیه این اقدام مخالفان به خیابان‌ها بریزند، پیش‌بینی می‌شود كه امروز، شهباز شریف، رهبر حزب مسلم لیگ شاخه نواز و رهبر اپوزیسیون پارلمان به عنوان نخست‌وزیر جدید پاكستان برگزیده شود. برای بررسی دلایل بركناری عمران‌خان از قدرت و تحلیل شرایط آینده پاكستان با محسن روحی‌صفت، تحلیلگر مسائل جنوب آسیا گفت‌وگو كردیم. در ادامه متن كامل این گفت‌وگو را مطالعه می‌كنید. فكر می‌كنید چه دلیلی داشت كه عمران‌خان نتوانست دوره نخست‌وزیری خود را در پاكستان تمام كند و نهایتا یك‌سال و نیم مانده به انتخابات توسط پارلمان از كار بركنار شد؟ ساختار سیاسی پاكستان به‌‌رغم اینكه دارای میراثی از دموكراسی و بروكراسی باقیمانده از دوران امپراتوری بریتانیاست، اما زیر سلطه ارتش است. ارتش نقش یك متوازن‌كننده را در سیاست پاكستان بازی می‌كند و نقش مهمی در امور داخلی و خارجی اسلام‌آباد دارد. در نتیجه چنین تحولاتی در عرصه سیاست غیرنظامی پاكستان به دلیل نفوذ ارتش دور از انتظار نیست. در طول حیات پاكستان، نظامیان این كشور نیمی از دوران حیات مستقل این كشور به صورت مستقیم حاكم بوده‌اند و نیمی دیگر را نیز پشت‌پرده با حمایت از احزاب اعمال نفوذ كرده‌اند. در هر دوره كه حكومت غیرنظامی در پاكستان حاكم بود، نظامیان می‌توانستند با حمایت از یك حزب یا شوراندن حزبی علیه دیگری، سیاست‌های خودشان را پیش ببرند. در طول چهار سال گذشته شاهد هماهنگی كافی بین ارتش و حزب تحریك انصاف شاهد بودیم و این اعتقاد وجود داشت كه عمران‌خان و حزب او، تحریك انصاف با حمایت ارتش روی كار آمده است. دو حزب اصلی پاكستان، یعنی حزب مردم و حزب مسلم لیگ شاخه نواز از ابتدای تاسیس پاكستان در قدرت بودند و حزب تحریك انصاف به عنوان یك حزب تازه‌تاسیس و سوم وارد سیاست شده ‌بود. حتی ریشه‌های حزب مسلم لیگ به قبل از تاسیس پاكستان می‌رسید. در تمام طول دوران حكومت غیرنظامیان در پاكستان، یكی از این دو حزب قدرت را در اختیار داشتند و در هر مقطع، ارتش دخالت می‌كرد و یكی از این دو حزب را كنار می‌زد و دیگری را جای آن می‌گذاشت. حتی در یك دوران ارتش هزینه دخالت در سیاست را با تجزیه كشور داد و در دورانی كه حزبی كه مورد علاقه ارتش نبود روی كار آمد، ارتش تا پای جدا شدن پاكستان شرقی یا بنگلادش از پاكستان پیش رفت. همان‌گونه كه فرمودید، عمران‌خان و حزب تحریك انصاف از پشتیبانی ارتش برخوردار بود، چه چیز باعث شد كه میان ارتش و عمران‌خان شكاف ایجاد شود و این پشتیبانی و همراهی از بین برود؟ عوامل این مساله را در سه سطح می‌توان تحلیل كرد؛ سطح تحلیل نخست در سطح بین‌المللی است كه شاهدیم یك قطب‌بندی متسلب ایجاد شده است. مدتی پیش بین روسیه و چین یك قرارداد همكاری ایجاد شد و به نسبت گذشته به هم نزدیك‌تر شده‌اند. از سوی دیگر پس از تهاجم روسیه به اوكراین، قطب‌بندی میان شرق و غرب تحت عنوان جنگ سرد دو در محافل غربی شناخته می‌شود. قطب‌بندی جدید در شرایط فعلی متسلب شده است و هر طرفی سعی می‌كند كه كشورهای وفادار به خودش را علیه قطب و بلوك مقابل به موضع‌گیری وادار كند. در چنین شرایطی شاهد بودیم كه درست بلافاصله پس از آغاز تهاجم نظامی روسیه به اوكراین، نخستین رییس دولتی كه از روسیه بازدید و با ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهور روسیه دیدار كرد، عمران‌خان بود. او در این مسیر توصیه‌های فرمانده ارتش و كشورهای غربی را نادیده گرفت و سفر خود به مسكو را عملی كرد. اینجا دلخوری شدیدی از سوی بلوك غرب ایجاد شد، چراكه غربی‌ها پاكستان را جزو بلوك خودشان می‌دانستند. از زمان تاسیس پاكستان تاكنون، ارتباط‌های عمیقی میان ارتش ایالات متحده امریكا و ارتش پاكستان وجود دارد و كمك‌های زیادی هم واشنگتن در طول دهه‌های گذشته به ارتش پاكستان كرده است. این كمك‌ها در سال‌های اخیر قطع شده‌اند و ارتش پاكستان بسیار امیدوار است كه دوباره بتواند از این كمك‌ها بهره‌مند شود، چراكه از یك سو خیلی در قدرت ارتش پاكستان موثر است و از سوی دیگر امرا و فرماندهان ارتش هم از این كمك‌ها اندكی به جیب خود می‌زنند و بهره‌مند می‌شوند. در نتیجه گرایشات سیاست خارجی عمران‌خان، به ویژه دیدار او از مسكو، باعث نگرانی در ارتش برای دورتر شدن از غرب و به ویژه امریكا شده است. سطح تحلیل دوم، در سیاست داخلی پاكستان و در عرصه سیاست خارجی است. عمران‌خان تمایل داشت با الگوبرداری از رجب طیب اردوغان، رییس‌جمهور تركیه نوعی توازن در سیاست خارجی خود ایجاد كند. اردوغان در طول سال‌های گذشته توانسته ‌بود به‌‌رغم عضویت كشورش در ناتو، با روسیه نیز روابط نزدیكی برقرار و نوعی موازنه در سیاست خارجی ایجاد كند، با این تصور كه این موازنه منافع بیشتری برای كشور در برخواهد داشت. عمران‌خان هم با الگوبرداری از اردوغان سعی داشت چنین رویكردی را در سیاست خارجی در پیش بگیرد. به نظر من قابلیت‌های تركیه با قابلیت‌های پاكستان كاملا متفاوت است. اردوغان به لحاظ توانایی اقتصادی و ظرفیت دیپلماتیك چنین توانایی را داشت كه بتواند توازن در سیاست خارجی را دنبال كند، اما عمران‌خان از چنین مزیت‌هایی برخوردار نبود. سطح تحلیل سوم، در سیاست داخلی پاكستان و در عرصه سیاست داخلی بود. در اینجا هم باز عمران‌خان با الگوبرداری از اردوغان سعی كرد دست ارتش را از امور داخل و خارج كشور قطع كند. در طول دو سال گذشته در موضوع‌های مختلف سیاست خارجی شاهد اختلاف‌نظر میان عمران‌خان و ارتش پاكستان بودیم، چه در مورد هند و كشمیر، چه در مورد یمن و چه در مورد افغانستان این اختلاف‌ها وجود داشت. برای مثال عمران‌خان از حملات خودسرانه اطلاعات ارتش پاكستان (ISI) به دره پنجشیر و مواضع مقاومت افغانستان یا سفرهای رییس ISI به كابل ناراضی بود. البته اختلافات ارتش و عمران‌خان فقط به اینها خلاصه نمی‌شد. اختلاف‌های دیگری هم وجود داشت، برای مثال پایگاه نظامی كه امریكا از پاكستان برای استقرار پهپادهای امریكایی برای مبارزه با گروه‌های مسلح مستقر در شمال پاكستان و افغانستان درخواست كرده‌ و قول كمك‌های مالی به ارتش پاكستان در ازای آن داده ‌بود، اما عمران‌خان با آن مخالف بود. عربستان هم به دلیل سیاست بی‌طرفی و مثبتی كه نسبت به مسائلی مانند یمن داشت، از عمران‌خان ناراضی بود. ولی نهایتا همه اینها مسائل زیربنایی بود، مخالفان عمران‌خان هرگز این مسائل را عامل مخالفت خود با عمران‌خان معرفی نكردند، بلكه با استفاده از مشكلات اقتصادی جاری در كشور سعی كردند افكار عمومی را برای مخالفت با عمران‌خان آماده كنند. عمران‌خان وقتی سر كار آمد، وعده‌های زیادی برای توسعه اقتصادی كشور داد، اما خیلی از این شعارها در طول ۴ سال گذشته عملی نشد. علاوه بر این عمران‌خان برنامه‌ای برای مبارزه با فساد داشت كه هر چند در این زمینه تا حدودی موفق عمل كرده ‌بود، اما این موفقیت به ضرر خودش تمام شد، چراكه خیلی از كسانی كه وضعیت مالی و قدرت و نفوذ خوبی داشتند از عمران‌خان دور شدند و به رقبا پیوستند. به مسائل و مشكلات اقتصادی پاكستان اشاره كردید. زمانی كه عمران‌خان روی كار آمد، دولت پاكستان یك دولت ورشكسته با خزانه خالی بود و اقتصاد این كشور در آستانه فروپاشی قرار داشت. صرف‌نظر از شعارهای مخالفان عمران‌خان، آیا واقعا مدیریت اقتصادی دولت او غیرقابل قبول بود؟ احزاب مخالف انتظارات را در سطح جامعه افزایش می‌دهند تا در واقع نتایجی كه افكار عمومی انتظار دارد با نتایج به دست آمده واقعی فاصله زیادی داشته ‌باشد. دوم اینكه محدودیت‌هایی برای عمران‌خان ایجاد شد كه منابع او را محدود كرد. وقتی كه دولتی قصد دارد سیاست خارجی متوازنی، آن هم در شرایط قطبی كنونی در جهان درپیش بگیرد قطعا با محدودیت‌هایی مواجه خواهد شد، دولتی موفق است كه بتواند یك دوره محدودیت‌ها را پشت سر بگذارد و در یك چارچوب بلندمدت بعد از پشت‌سرگذاشتن دوره‌ای سخت، منافع بیشتری را به دست بیاورد. عمران‌خان موفق نشد دوره محدودیت را پشت سربگذارد. در نتیجه مسائل اقتصادی زمینه‌ساز افزایش مخالفت با او شد. البته عمران‌خان در نظر دارد كه با تحریك احساسات ضد امریكایی مردم، جامعه را به میدان بیاورد و علیه ارتش اقدام كند. به تصور من این نخستین رهبر سیاسی در پاكستان است كه چنین روشی را در پیش گرفته و علنا به مقابله با ارتش رفته است. فكر می‌كنید عمران‌خان تا چه اندازه در این مسیر موفق باشد؟ هواداران او چقدر قدرت و جمعیت دارند؟ دورنمای این اقدام عمران‌خان چندان روشن نیست، به این دلیل كه در پاكستان زد و بندهای سیاسی و انتخاباتی و حوزه‌های انتخاباتی بسیار پیچیده هستند و احزاب رقیب می‌توانند با استفاده از پول و وعده، باعث ریزش هواداران عمران‌خان شوند. حالا وقتی كه ارتش هم پشت یك جریانی در سیاست پاكستان باشد، قطعا كار برای مخالفان و معترضان سخت‌تر خواهد شد. زمانی كه عمران‌خان سر كار آمد، حزب تحریك انصاف یك حزب ناشناخته بود و فقط به خاطر حمایتی كه ارتش كرد و وضعیت وحشتناك اقتصادی كه در آن دوران وجود داشت، عمران‌خان با رای اندكی توانست رای پارلمان را برای خود به دست بیاورد. عمران‌خان در ابتدای كارش هم رای زیادی در مجلس نداشت و فقط با ۱۷ رای اختلاف رای اعتماد گرفت. لذا نمی‌توان مطمئن بود كه عمران‌خان می‌تواند در این اهدافش به موفقیت دست پیدا كند. نوازشریف، نخست‌وزیر پیشین پاكستان هم گفته می‌شد با دخالت ارتش با اتهام‌های فساد توسط دستگاه قضایی از كار بركنار شده است. حالا مجددا پیش‌بینی می‌شود كه برادر كوچك‌تر نوازشریف، شهباز شریف، از حزب مسلیم لیگ، شاخه نواز، قدرت را در اختیار بگیرد. آیا مشكلات ارتش با نوازشریف و مسلم لیگ برطرف شده‌اند؟ خیر! این اقدامات ارتش پاكستان سابقه‌دار است. زمانی در دهه ۱۹۹۰ با بی‌نظیر بوتو، علیه نوازشریف زد و بند كردند و دو سال بعد دوباره با نوازشریف علیه بی‌نظیر بوتو، توطئه كردند. مریم شریف، دختر نوازشریف، اظهاراتش به ویژه در مورد موضوع افغانستان در ماه‌های گذشته عمدتا علیه ارتش پاكستان بود و نشان می‌دهد كه چندان هم اختلافات میان ارتش و خانواده شریف برطرف نشده‌اند. بیشتر بازی‌های سیاسی در پاكستان جریان دارد كه حتی ممكن است به حضور مستقیم ارتش در قدرت بینجامد. حزب مردم هم می‌تواند بختی برای قدرت داشته ‌باشد، اما آنها هم الان انسجام حزبی ضعیفی دارند. بیلوال بوتو-‌زرداری كه اكنون رهبر اجرایی حزب مردم است، تجربه چندانی در سیاست ندارد و با مشكلاتی مواجه است. ممكن است به یك ائتلاف برسند و دولتی ائتلافی تشكیل دهند و البته اگر هیچ یك از اینها اتفاق نیفتد، ممكن است بی‌نظمی، بی‌ثباتی و آشوب در پاكستان هم مثل افغانستان گسترش پیدا كند كه در نتیجه این اتفاق ایران هم ضرر خواهد كرد. در برنامه مبارزه با فساد سیاسی عمران‌خان، عنوان خاندان‌های سیاسی حاكم بر پاكستان هم مطرح بود. حالا با توجه به بازگشت حزب مردم و حزب مسلیم لیگ نواز، شاهد بازگشت این خاندان‌ها هستیم. فكر می‌كنید آیا دورنمایی برای كنار رفتن این دو خاندان، یعنی خاندان بوتو-زرداری و شریف از قدرت در پاكستان وجود داشته ‌باشد؟ خیر! ثروت و نفوذ در اختیار این خاندان‌هاست. آنها با استفاده از ثروت‌شان در بخش اقتصادی و سیاسی كشور اثرگذار هستند. هر كسی هم كه سر كار بیاید نیازمند به پول است و برای توسعه اقتصادی مجبور است كه اینها را كنار خودش نگه دارد. این خاندان‌ها می‌خواهند از رانت‌های دولتی بهره‌مند شوند، اگر با رانت این خاندان‌ها مخالفت شود، دیگر رنگ پول آنها را نمی‌بیند و در نتیجه مسیر بهبود وضعیت اقتصادی كشور هم مختل خواهد شد. این پارادوكسی است كه در پاكستان وجود دارد و نیازمند یك رهبر كاریزماتیك در اسلام‌آباد است كه به شیوه‌ای مدیریت كند كه خودش سرنگون نشود و توسعه اقتصادی را هم برای كشور به ارمغان بیاورد. یكی از عوامل برنده شدن عمران‌خان در انتخابات قبلی، چهره خودش بود نه انسجام حزبی، در حالی كه رقبایش در حزب مردم و مسلم لیگ نواز، دارای انسجام تاریخی در صحنه انتخاباتی هستند. عمران‌خان كاریزما داشت، اما نتوانست كارها را آن‌گونه كه می‌خواست پیش ببرد. فكر می‌كنید اثر این تحولات در روابط پاكستان با تهران چه باشد؟ عمران‌خان رابطه خوبی با تهران داشت. همزمان ایران رابطه بسیار نزدیكی هم با ارتش پاكستان دارد. به دلیل همسایگی دو كشور، ما بدون اینكه توجهی به فرد حاكم در اسلام‌آباد داشته ‌باشیم، این روابط را به صرف همسایگی اداره بكنیم و سعی كنیم روابط خوبی داشته ‌باشیم. تردیدی نیست كه تهران با هر كس كه در اسلام‌آباد سر كار بیاید، ارتباطات مثبت و دوستانه خواهد داشت. ولی نسبت به عمران‌خان و سیاست‌های او در تهران نظرات مثبتی وجود داشت و تلاش‌هایی وجود داشت كه روابط با پاكستان گسترش پیدا كند، هر چند كه در عمل موانع بسیار گسترده‌ای وجود داشت. از جهت بین‌المللی اگر بسنجیم، پاكستان بعد از قضایای افغانستان، اندكی اهمیتش را در عرصه بین‌المللی از دست داده است. امریكا از آنجا كه مستقیما قصد حضور در افغانستان ندارد، دیگر نیازی به پاكستان احساس نمی‌كند و این می‌تواند باعث خطرهایی در عملكرد پاكستان شود. پاكستان ممكن است از این جهت كه بخواهد منافع بیشتری از روابط با قدرت‌های خارجی ببرد، سعی می‌كند كه مزیت‌های نسبی برای خودش ایجاد كند و مطلوبیت‌های نسبی برای قدرت‌های بزرگ ایجاد كند، تا بتواند از این طریق منافع مالی برای پاكستان جذب كند. در این چارچوب ممكن است دولتی در پاكستان تصمیم بگیرد برای بازگرداندن آن مطلوبیت نسبی، دست به اقدامات ماجراجویانه یا خطرناكی بزند كه ممكن است برای همه منطقه ضرر داشته ‌باشد. در گذشته هم پاكستان با ادعای مبارزه با نفوذ كمونیسم، از كمك‌های غرب بهره‌مند شده‌ بود و بعد از آن هم خود را در جایگاه تنها مسیر مبارزه با تروریسم در افغانستان قرار داد و كمك‌های زیادی را دریافت كرد. الان هم مجموعه حاكمیت پاكستان دنبال این است كه مزیت نسبی جدید پیدا كند تا مطلوبیت خودش را برای قدرت‌های بزرگ ثابت كرده و بتواند كمك‌هایی را در این زمینه دریافت كند. ________________________________________ در طول حیات پاكستان، نظامیان این كشور نیمی از دوران حیات مستقل این كشور به صورت مستقیم حاكم بوده‌اند و نیمی دیگر را نیز پشت‌پرده با حمایت از احزاب اعمال نفوذ كرده‌اند. از زمان تاسیس پاكستان تاكنون، ارتباط‌های عمیقی میان ارتش ایالات متحده امریكا و ارتش پاكستان وجود دارد و كمك‌های زیادی هم واشنگتن در طول دهه‌های گذشته به ارتش پاكستان كرده است. این كمك‌ها در سال‌های اخیر قطع شده‌اند و ارتش پاكستان بسیار امیدوار است كه دوباره بتواند از این كمك‌ها بهره‌مند شود. عمران‌خان تمایل داشت با الگوبرداری از رجب طیب اردوغان، رییس‌جمهور تركیه نوعی توازن در سیاست خارجی خود ایجاد كند. اردوغان در طول سال‌های گذشته توانسته ‌بود به‌‌رغم عضویت كشورش در ناتو، با روسیه نیز روابط نزدیكی برقرار و نوعی موازنه در سیاست خارجی ایجاد كند، با این تصور كه این موازنه منافع بیشتری برای كشور در برخواهد داشت. در طول دو سال گذشته در موضوع‌های مختلف سیاست خارجی شاهد اختلاف‌نظر میان عمران‌خان و ارتش پاكستان بودیم، چه در مورد هند و كشمیر، چه در مورد یمن و چه در مورد افغانستان این اختلاف‌ها وجود داشت. عمران‌خان در نظر دارد كه با تحریك احساسات ضدامریكایی مردم، جامعه را به میدان بیاورد و علیه ارتش اقدام كند. به تصور من این نخستین رهبر سیاسی در پاكستان است كه چنین روشی را در پیش گرفته و علنا به مقابله با ارتش رفته است. تردیدی نیست كه تهران با هر كس كه در اسلام‌آباد سر كار بیاید، ارتباطات مثبت و دوستانه خواهد داشت.